حرف زدن
دو سه شب پیش بردیمت دکتر واسه چکاپ تو شیطون از خانم دکتر خواستی که بغلت کنه دکتر هم کلی نازت کرد و تو بغل خودش تورو معاینه کرد. حالا دیگه تا ازت غافل میشم میری روی تخت مامان بابا وایمیستی و اینکارت خیلی خطرناکه . گوشی تلفن رو دستت میگیری و در حال راه رفتن تلفنی حرف میزنی البته گوشی به جای اینکه کنار گوشت باشه میزاری پشت سرت . تاب تاب عباسی میخونی البته میگی تا تا دیدی دی خلاصه هر روز از روز قبل شیرینتر و عزیز تر میشی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی