ابوالفضلابوالفضل، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 25 روز سن داره

ابوالفضل هدیه خدا

تعطیلات من و تو

1392/2/28 16:25
نویسنده : منا
214 بازدید
اشتراک گذاری

آخ جون مامان تقریبا تعطیل شده و چه لذتی داره تو خونه کنار تو بودن آخه هرشب ازم میپرسیدی مامان فردا میری مدرسه ؟ مامان فردا نرو و دل من رو با این حرفهات اتیش میزدی چند شب پیش بابا گفت بابا جون به من هم بگو نرو سر کار رو کردی به و گفتی مامان بابا بره تو نرو مدرسه آخ الهی فدات شم دیگه نمیرم فقط در دو تاریخ دیگه برم و دیگه تمام همش میخوام درخدمت تو باشم شیرین زبونم هر روز شیرین تر از روز قبل میشی از کدوم حرفهات بگم امروز برات خمیر درست کردم با آرد و آب گفتم بیا بازی کنیم اولش گفتی نه دستهام کثیف میشه ولی بعد اومدی بازی و کلی کیف کردی ادمک ساختیم خورشید گربه با حبوبات هم چشم و دهن گذاشتیم کلی ذوق کردی  چند شب پیش عمه سهیلا اینها خونه بابایی دعوت بودن عمو عباس رو که دیدی گفتی این چرا اینقدر ضعیف شده همه خندیدن بعد هم گفتی چرا بچه ندارن کلی هم با اشکان همسر سلما که اتریش هستن تلفنی حرف زدی و بهش گفتی که دوستش داری آخه قبلا هم عکسش رو دیده بودی میگفتی مامان این که تو عکسه کوش کجاست؟

مامانی(مامان بابا ) مریض شد تو خیلی ناراحت شدی و به بابایی میگفتی بابایی یه اتفاقی افتاده مامانی مریض شده حالش بده وقتی هم بابا اومد خونه دویدی جلوش گفتی بابا مامانی خوب شد ؟ قربون دل مهربونت برم که این جور غصه میخوری

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)