از پوشک گرفته شدن پسرم
عزیزم بعد از اینکه از بیمارستان مرخص شدی و به لطف خدا حالت خوب شد چون مدرسه مامان هم کم کم رو به پایان بود در تاریخ ٢٤ اردیبهشت صبح که از خواب ناز بیدار شدی و صبحانه خوردی بعد از دستشویی رفتن بهت گفتم که دیگه پسرم رو پوشک نمیکنم و گفتم پوشک برووووووووو تو هم با کلی ذوق تکرار کردی پوشک برووووو و به این ترتیب پسرم هم به مامان کمک کرد و این پروزه عظیم رو با هم گذروندیم با موفقیت عزیزم اولش برام خیلی سخت بود از کارو زندگی افتاده بودم ولی تو پسر نازنینم خیلی زود یاد گرفتی آفرین به عزیز مامان
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی