ابوالفضلابوالفضل، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 25 روز سن داره

ابوالفضل هدیه خدا

یه سفر 4 روزه

1392/3/20 15:59
نویسنده : منا
204 بازدید
اشتراک گذاری

برای ٤ روز تعطیلی خرداد همراه مامانی و بابایی عمه نازی اینها و عمو علی (دوست بابا جون ) رفتیم اطراف شهرکرد جایی به اسم گهرو خونه یکی از اقوام مامانی به اسم خاله گلی البته عمه نازی اینها رفتن اصفهان و فقط یک شب با ما بودن شما هم با آرین حسابی آتیش سوزوندی عمو علی هم پسری داشت همسن آرین به اسم بهنود حسابی خوش گذشت ولی شما بهانه خونه رو میگرفتی و میگفتی بریم خونمون البته وقتی بیرون میرفتیم کلی بازی میکردی ولی خسته که میشدی بهانه میگرفتی که بریم خونه یا میگفتی ماشین قرمزه که خاله فروغ خریده رو میخوام غذا هم اصلا نمیخوردی و من خیلی ناراحت میشدم وقتی رسیدیم اهواز مامانی (مامان خودم )واسمون غذا درست کرده بود و تو با چه ولعی غذا خوردی و چه قدر رفتارت عوض شد دوباره شدی همون پسر گل مامان بابا  راستی یه روز هم رفتیم کوهرنگ که باز هم خیلی خوش گذشت و این هم عکسها عکس در پارک با آرین و بهنود کوهرنگتو خونه خاله گلی تو چادر میخوابیدیم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان نرگس
20 خرداد 92 16:06
چه ناز ماشالا