بابایی رفته چشمش رو بکنه
شیرین زبونم بابایی دو روز پیش بستری شد بیمارستان واسه عمل آب مروارید چشم صبح وقتی از خواب بیدار شدی گفتم پسرم باید برم بیمارستان پیش بابایی گفتی من هم میام گفتم نمیشه بچه ها رو راه نمیدن شما برو پیش مامانی( مامان بابا) با هم رفتیم اونجا تا رسیدیم گفتی مامانی بابایی رفته چشمش رو بکنه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی