پسرم رکورد شکست
آره پریشب بعد از کلی خوندن کتاب و خوابوندنت تو تختت ساعت یک و نیم یعنی فقط یک ساعت بعد از خوابیدنت در حالی که خودم هنوز خوابم نبرده بود و داشتم کتاب میخوندم شما بدو بدو اومدی تو اتاق ما و گفتی مامان چراغ خواب رو خاموش کن آره دیگه رکورد شکوندی ٥ صبح ٦ صبح ٨ صبح نه دیگه یک ونیم
چند شب پیش هم یه گربه یه گاو و پلنگ صورتی رو خوابوندی تو تختت گفتم مامان جان دیگه جای خودت نیست پس تو کجا میخوابی گفتی باید یه فکری بکنم و قیافه فکر کردن به خودت گرفتی گفتم خوب حالا چه فکری کردی گفتی من میام تو تخت شما خلاصه با کلی صحبت من و بابا شمارو متقاعد کردیم که اینها جاشون تو تخت شما نیست
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی