ابوالفضلابوالفضل، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 25 روز سن داره

ابوالفضل هدیه خدا

باز هم موفقیت پسرم

1392/10/22 20:10
نویسنده : منا
293 بازدید
اشتراک گذاری

هورااااااااا پسرم ترم دوم زبان رو هم با موفقیت به پایان رسوند دیشب امتحان پایان ترم داشتین من و بابا هم پشت در گوش وایساده بودیم شماهم خیلی قشنگ جوابگو بودی بابا کلی ذوق کرده بود جایزه هم بردیمت سرزمین سحرآمیز با اینکه هوا بارونی بود با اینحال بردیمت کلی هم ذوق کردی

و اما تعطیلات مامان و ابوالفضل

آره دی ماه با شروع شدن امتحانات تعطیلات ما هم شروع شد اولش خیلی خوب بود یه روز پنجشنبه با مامانی و بابایی ناهارمون رو برداشتیم رفتیم پارک جزیره که خیلی خوش گذشت شما هم حسابی اسکوتر بازی کردی فرداش هم عمه نازی دعوتمون کرد پارک شهرک نفت خیلی خوب بود شما و آرین هم حسابی آتیش سوزوندین روزهای دیگه هم خودم ظهر میبردمت تو حیاط اسکوتر بازی و بدوبدو خیلی خوب بود روز بیست و هشت صفر هم رفتیم خونه مادربزرگ باباجون نذری حلوا داشت که هرسال مادربزرگ و عمه نازی زحمتش رو میکشن وای که شما و آرین  چقدر شیطونی کردین ظهر هم که از خواب خبری نبود شب هم رفتیم خونه عمو حاجی همراه بابایی و مامانی که از کربلا اومده بود و همون شب نصف شب شما تب کردی و کابوس همیشگی من شروع شد دوروز  مریضی شما ادامه داشت تا اینکه روز سوم خدا روشکر بهتر شدی من و بابا جون همش بالاسرت بیدار بودیم و درست شبی که میخواستم راحت بخوابم خودم مریض شدم و تا صبح بیدار یه سرماخوردگی خیلی بد بگذریم  وی این باعث شد که تعطیلات من و تو خراب بشه تو میگفتی مامان مریضیم اومد واسه تو میگفتم اره عزیزم 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)