ابوالفضلابوالفضل، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 25 روز سن داره

ابوالفضل هدیه خدا

خاطرات این روزها

1392/12/8 16:57
نویسنده : منا
261 بازدید
اشتراک گذاری

عزیز مامان ترم 3 زبان هم به خوبی به پایان رسید معلمت کلی کیف کرده بود از امتحانی که دادی و به باباجون گفته بود که عالی بودی جلسه بعد هم که من رفتم گفت پسرت اینقدر عالی امتحان داد که اگر بودی میبردمت تو کلاس  که ببینی گفت اینقدر بامزه جواب میده که به پسرم گفتم یه روز بیاد ازش فیلم بگیره الهی من قربونت برم که وقتی ازت تعریف می کنن مامان و بابا کلی ذوق میکنن البته همه پدر مادرها همینطورن معلمت میگفت معلومه تو خونه باهاش کار میکنید خبر نداره که شما تو خونه اصلا دل به کار نمی دی . هفته پیش تولد آرین (پسر عمه نازی )بود باباجون هم رفته بود شیراز ولی چون کلاسش تشکیل نشد برگشت ماهم کلی ذوق کردیم و همگی رفتیم تولد خیلی خوش گذشت شماها هم حسابی آتیش سوزوندین موقع باز کردن کادو هم گفتی پس کادو من کو و گریه کردی طوری که بردمت تو اتاق (یاد بچه گیهای خودم افتادم مامانی بابای واسه خاله فروغ و دایی فرشید تولد گرفته بودن تولدی که کم از عروسی نداشت موقع باز کردن کادو دقیقا یادمه که گریه کردم که کادو من کو مرحوم دایی عزیز یه کادو باز کرد گفت این کادو مناست یه رادو کوچیک زرد بود عزیزه دلم واسه همین درکت کردم ولی وقتی میخواستیم کادو آرین رو بخریم واسه تو هم یه مسلسل خریدیم و گفتیم این هم کادو ابوالفضل ولی فایده نداشت .

این هفته هم باباجون سه شنبه شب رفت شیراز تو هم کلی گریه کردی و بهانه گرفتی نریمان هم بردت پایین واسه شام هم نیومدی بالا من هم  کارهام رو انجام دادم بابا جون زنگ زد وقتی فهمید نیستی گفت پس من تو رو دست کی سپرده ام؟  عجب مرد خونه ای داری ؟

دوروزه گیر دادی چرا ما دم نداریم و فقط حیوونها دم دارن و یه چیزی به پشتت آویزون کردی که این دممه من هم به شوخی گفتم با دمت گردو بشکن وای گیر دادی که میخوام با دمم گردو بشکنم کلی خندیدیم بهت

دیروز هم باهم بازی میکردیم که هرچی ازت پرسیده برعکس جواب بدی قربونت بشم خیلی قشنگ جواب میدادی میگفتم اسم بابات کماله میگفتی نه علی میگفتم خاله ات  فروغ میگفتی نه شهرزاد

دیشب هم عروسی دعوت بودیم عروسی دختر خاله امیرعلی باباجون که نبود  مامانی بابایی رفتیم خیلی خوش گذشت اینقدر زبون ریختی که نگو با مهمونها با راننده تاکسی همه بهم میگفتن توروخدا رفتی خونه اسفند دود کن وقتی اومدیم خونه مامانی واست اسفند دود کرد قربونت برم شیرین زبونم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

صرافی مرکزی
8 اسفند 92 17:01
وبتون زیباست.به ما هم سر بزنید.خوشحال میشیم