ابوالفضلابوالفضل، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 25 روز سن داره

ابوالفضل هدیه خدا

روزهای گذشته

1393/2/29 3:44
نویسنده : منا
518 بازدید
اشتراک گذاری

تصاویر بامزه از پسرم

واقعا که شدم یه مامان تنبل که خاطرات پسرش رو نمینویسه البته واقعا فرصت نشد الان هم ساعت دو شب خوابوندمت باباجون هم که خواب هستن و من فرصت کردم بشینم پای نوشتن خاطرات قشنگت . واما حرفهای قشنگ دو شب پیش داشتی ورزشمون میدادی یه شعر از سی دی کارتون پو یاد گرفتی اگر اشتباه نکنم این بود (نه نه تلیفو .ان نیوز  چوچو )واقعا اینقدر سخت بود که یادم نمونده خلاصه این شعر رو میخوندی و مارو ورزش میدادی بعد گفتی برم پایین بابایی مامانی رو ورزش بدم رفتی و کمی بعد اومدی گفتم پس چی شد زود اومدی گفتی بابا آخه اینها بلد نیستن تمرکز کننخنده    

چندوقت بعد فهمیدیم یعنی سی دی رو نگاه کردیم و فهمیدیم که میگفت(یک دو three -four عرق میریزه شر شر)

واسه روز پدر داشتم با باباجون حرف میزدم بهش گفتم برات ریش تراش میخرم تو گفتی مامان چی گفتی من حرفم رو تکرار کردم گفتی پس من چی واسه من کی میخری که صورتم رو اصلاح کنم کلی قربون صدقه ات رفتم که یعنی من اون روز رو میبینم که زنده هستم اون روز رو ببینم که تو اصلاح کنی خلاصه همون شب وقت خوا ب به باباجون گفتی باباجون اگر بچه خوبی بودی و تا صبح تو تختت تنها خوابیدی(این حرفیه که به خودش میزنیم چون هنوز عادت داره نصف شب بیاد اتاق ما)برات یه تراش سبیل میخرم(یعنی ریش تراش)بوس

روز آخر مدرسه که جشن روز معلم بود و جلسه هم داشتیم با خودم بردمت مدرسه خیلی عاقل رو صندلی نشستی بهت گفتم الان جلسه شروع میشه و مدیرمون میخواد صحبت کنه ما باید ساکت باشیم و حرف نزنیم و از شما خواهش کردم که تو جلسه حرف نزنی تو هم گفتی باشه مامان وقتی من بزرگ شدم و تو کوچیک شدی و تو کلاس زبانم بردمت مدیرمون خواست حرف بزنه تو هم ساکت باش و حرف نزن غمگین(واسه مدیرمون تعریف کردم کلی خندید)کادو روز معلم رو هم خودت گرفتی و بعد هم رفتی اتاق مدیرمون و تشکر کردی قربون پسر مودبم برم

همون روز که بردمت مدرسه وقتی خواستم ماشین رو پارک کنم تو پارکینگ مدرسه چون خواستم ماشین رو کامل بچسبونم به دیوار یواش سپر ماشین خورد تو دیوار همون روز عصر شما کلاس زبان داشتی گفتی واسه teacher تعریف کنم رفتم مدرسه مامان خلاصه از کلاس که اومدی گفتم واسه teacher  تعریف کردی که با هم رفتیم مدرسه گفتی آره گفنم که با مامانم رفتم مدرسه مامان ماشین رو کوبوند تو دیوارخجالت

راستی الان ترم 5 زبان هستی خیلی علاقه مند شدی البته هنوز هم از درس جواب دادن به من فراری هستی ولی خودت به تنهایی شعرهارو میخونی و معلم هم ازت راضیه من هم سعی میکنم خیلی اذیتت نکنم

روزهای خوب تعطیلی من شروع شده روزهایی که تمام وقتم رو میتونم درخدمت شما باشم و از باهم بودن لذت ببریم تمام روز حواسم به تغذیه مناسب از صبحونه گرفته تا آب میوه خوردن آجیل سبزیجات و .... بعد هم که زبان کار کردن یا سی دی زبان گذاشتن یا بازی یا نقاشی و بازی فکری و کتاب خوندن و ..... یه روز درمیون هم که کلاس زبان میریم باید یک ساعت بشینم تا کلاست تمام بشه و اما هفته هایی که باباجون میرن شیراز از دلتنگیهاش فعلا نمیگم از پنجشنبه هاش میگم که موقع برگشتشونه آخه باباجون با اتوبوس میرن و با هواپیما برمیگردن من و تو هم پنجشنبه بعد از ظهر با چه ذوقی آماده میشیم که بریم فرودگاه وقتی باباجون زنگ بزنه که هواپیما آماده پروازه ما هم از اینجا حرکت میکنیم تمام راه تو همراه با آهنگهای توی ماشین که همه رو حفظ هستی میخونی تا برسیم بعد هم تا باباجون رو میبینی انگار که یک ماهه که ندیدیش میدویی بغلش باباجون هم که دست خالی نمیاد و همیشه یه چیزی واست میخره به هزینه های دانشگاه آزاد این سوغاتهای شمارو هم باید اضافه کنیم یه شب که ایستاده بودیم منتظر باباجون و ازبین مسافرها داشتیم نگاه میکریم که کی بابا میاد گفتی مامان بوی باباجون رو احساس میکنم یه آقای مسنی ایستاده بود کلی نازت کرد خبر نداشت حالا بابات یه شبه که رفته انشالله همیشه سایه باباجونت بالا سرت باشه واما

روز پدر

چقدر گشتم تا جمله ای زیبا که لایقه باباجونت باشه پیدا کنم اما نشد فقط میخوام بگم که وقتی نیستش چقدر خونمون تاریکه وقتی نیستش حتی شبها موقع خواب هم با چراغ روشن میخوابیم تو ی روز هم هرچی چراغ روشن میکنیم باز هم خونه ساکت و خاموشه پس گرمیه خونه چراغ خونه روزت مبارک از خدا میخوام سایه ات همیشه بالا سرمون باشه

بالاخره واسه باباجون سبیل تراش(به قول ابوالفضل) نخریدیم ولی یه تیشرت خوشگل خریدیم مامانی هم براش یه کیک شکلاتی درست کرد انشالله که مبارکش باشه

پدر بزرگوارم

تو گرانمایه ترین تصویری      من اگر قاب تو باشم کافیست

امیدوارم که همیشه سالم و تندرست باشی و سایه بلندت همواره بر سر ما باشد

 متن روز پدر و روز مرد (5)

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)