ابوالفضلابوالفضل، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 18 روز سن داره

ابوالفضل هدیه خدا

مهدکودک

1393/5/4 13:56
نویسنده : منا
285 بازدید
اشتراک گذاری

عزیز مادر مدتی بود که خیلی تو این فکر بودم که تمام روز وقتت به بطالت میگذره البته تلاشم رو میکردم که این جور نشه ولی باز هم کم بود تا این که با یه موسسه پرورش خلاقیت آشنا شدم واقع در کیانپارس کلاسهای خوبی داره با باباجون رفتیم و با موسسه آشنا شدیم تصمیم گرفتم ثبت نامت کنم که اگر راضی بودم واسه پاییز به جای مهد کودک اونجا بری خلاصه ثبت نامت کردیم به مامان راستین دوستت هم گفتم البته توسط ایشون با موسسه آشنا شدم اونهم میخواست راستین رو ثبت نام کنه خلاصه یه روز یعنی یکشنبه 29 تیر با هم رفتیم واسه هم آشنایی بیشتر با موسسه و هم اینکه شما دوتا وروجک با محیط آشنا بشین تا وارد شدیم شما دوتا رفتین سراغ بازی بعد هم رفتین آزمایشگاه گوشی پزشکی دستتون بود و صدای قلب همدیگه رو گوش میکردین خلاصه اون روز شما رو گذاشتیم اونجا که ظهر بیام دنبالتون انگار  یه تیکه از قلبم رو گذاشته بودم وقتی اومدم خونه وای چه سکوت بدی اصلا دوستش نداشتم خونه مرتبی که تو نباشی رو دوست ندارم عشق مامان چه کیفی میده ریخت و پاشهات سرو صدات صدای کارتون و ماشینهات که تو دست و پا هستن الهی فدات بشم چشمم به ساعت بود که هرچی زودتر بیام دنبالت وقتی دیدیم دوییدی بغلم  خلاصه اینجور شد که هر روز صبح حدود یه ربع به نه بابای راستین زحمت میکشن و میان دنبالت و شما رو میبرن ظهر هم من میام دنبالتون و برتون میگردونم شما دو تا شیطونا توی راه یا تو سروکله هم میزنین یا درخواست آهنگ دارین موسسه هم خیلی ازت راضی هستن مربی رباتیک میگفت چه پسر مودبی و چقدر علاقه به یادگیری داره مربی طراحی هم گفت کارت خوب بوده فدات بشم مادر.

چند وقتی بود که مقوا خریده بودم برای کاردستی و حسابی من و تو مشغول شدیم کلی وقت گذاشتم روی این کاردستی خودم بیشتر ذوقش رو میکنم این کاردستی مزرعه که عکسش رو هم میزارم خونه و چاه آبش رو بابا جون درست کرد بقیه اش رو بنده پسرم هم تو رنگ آمیزی کمک کرد و کلا هرچی مقوا بود با قیچی خورد کرد و اینطور بود خونمون با مقوا خورد شده یکی شدخنده

این عکس وسایله مهدکودکته

این هم مزرعه

پسندها (1)

نظرات (1)

مامان احسان
5 مرداد 93 9:02
بببببببببببببه به عالیه چطور این مزرعه رو ساختید, حالا کجا گذاشتیدش با این همه حیون چطور زندگی میکنید منا احسان کشت منو با این کاردستیت.